
سیستم پشتیبان تصمیم (Decision Support System) یک فرآیند تحلیلگر است که بر اساس حجم زیادی از داده و اطلاعات، با مشارکت گروداران (مجموعه ذی نفعان و ذی مدخلان)، ابزاری هوشمند را به عنوان یک عنصر فنی کلیدی، در چرخه تصمیم به وجود میآورد. این چرخه، فرآیند مدیریت یکپارچه منابع آب حوضههای آبریز را هوشمندانه کنترل مینماید.
به بیانی ساده، سیستم پشتیبان تصمیم به گونهای طراحی شده که بتواند وضعیت فعلی منابع آب و نیز تأثیرات میان مدت و بلند مدت تصمیمات و اقدامات مدیریتی را بر اساس دادههای مورد پذیرش، به صورت خلاصه و قابل درک ارائه کند. هدف از توسعه DSS، کمک به مدیران برای تصمیمگیری، بهبود کارائی تصمیمات و اثر بخشی آنها است. ابزارهای توسعه یافته در این راستا، از فنآوریهای پیشبینی آینده، بهره میبرند و توانایی تعیین تغییرات آینده با دقت قابلقبول را دارند. وقتی دادههای آماری گذشته، پارامترهای فعلی و طیف وسیعی از دادههای مورد نیاز سیستم ادغام گردد، محاسبات دستی بسیار پیچیده خواهند شد و بهاینترتیب استفاده از مدلها با توانایی محاسبات پیچیده، اجتناب ناپذیر خواهد بود. مدیران با سیستم پشتیبانی از تصمیم، نتیجه تصمیمات مبتنی بر داده را درباره آینده دریافت خواهند کرد. در حوضه آبریز رودخانه زایندهرود و در قالب پروژه مدیریت یکپارچه منابع آب، با پشتیبانی مالی وزارت علوم و تحقیقات دولت فدرال آلمان و همکاری کنسرسیومی از مشاوران بینالمللی و همکاران ایرانی، مدلها و ابزار سیستم پشتیبان تصمیم، توسعه یافت و اکنون با تولید سناریوهای مدیریتی تصویر روشنتری از آینده را در اختیار مدیران قرار میدهد. با استقرار این ابزار در حوضه میتوان به صورت روزآمد از توان تصمیم یاری با ظرفیت کامل استفاده نمود. توسعه ایده مدیریت یکپارچه منابع آب از طریق ایجاد یک درک مشترک از چالش ها در بین ذینفعان و ذیمدخلان همچنین ارتقای هماهنگیهای بینبخشی، برای بهرهبرداری پایدار از ظرفیت منابع آب سطحی و زیرزمینی از جمله اهداف دیگر این پروژه بوده است. توانمندسازي، ایجاد ظرفیت و تقویت گروداران با روش هایی مثل آموزش و آگاهیبخشی، دانش و مهارت جهت رسیدن به درجه خودآگاهی و خودشکوفایی و روشهایی از این دست، کلیدی برای تضمین پایداری منابع آب در حوضههای آبریز است. ارزیابی و شناسایی پتانسیلها جهت انجام تغییر و تحول در بخش کشاورزی، توسعه راه کارهای پایدار و موثر برای کاهش مصرف آب، بازچرخانی و دستیابی به منابع آب جدید بهوجود آمده برای صنایع بزرگ و شهرکهای صنعتی و همچنین بهینه سازی مدیریت مصرف آب شرب که اهداف دیگر این پروژه بوده است، لازمه مدیریت منابع آب در حوضه می باشد. امروزه مشکلات متعددی از جمله افت آبهای زیرزمینی، فرونشست، تامین معاش ذینفعان کشاورزی به ویژه در سالهای خشک و کمتوجهی به محیط زیست، رودخانهها و تالابها ما را به سمت روشهای جدید در مدیریت منابع آب رهنمون می سازد. مدیریت یکپارچه منابع آب، به عنوان یک روش دارای اجماع جهانی و تجربه شده میتواند برای حوضههای آبریز کشور به صورت بومی شده به حل مشکلات موجود بپردازد.